در دنیای امروز، رهبری جزء حیاتی موفقیت یک کسبوکار است. به همین جهت، رویکرد سنتی مدیریت که صرفاً شامل مسئولیت تصمیمگیری، ارائه نظرات و پیشنهادات سازنده و نظارت بر پیشرفت بوده، منسوخ شده است. فعالیت مشاغل در قرن بیست و یکم ایجاب میکند که مدیران برای افزایش مشارکت و حفظ و بهرهوری کارکنان، سبک کوچینگ متفاوتتری اتخاذ کنند. همانطور که میدانید، موفقیت در حوزه کسبوکار بسیار رقابتی و مبتنی بر تشکیل تیمها با اعضایی با عملکرد بالا و دادن امکانات و آزادیهای لازم به آنها در جهت پیشبرد کارهای بزرگ است. از طرفی، یکی از اجزای مهم در عملکرد بالای یک تیم، وجود رهبری است که هم یک مدیر خوب و علاوه بر آن یک کوچ دلسوز هم باشد. اما مهمترین ویژگی یک مدیر و کوچ خوب چیست؟ در این مقاله، قرار است تا مفهوم مدیر در نقش کوچ را باهم بررسی کنیم و درباره نقشهای مختلفی که مدیر میتواند برای ایجاد فرهنگ کوچینگ در سازمان خود ایفا کند، بحث خواهیم کرد. پس تا انتهای مقاله “مدیر در نقش کوچ” همراه فراکوچ باشید. پیشنهاد میکنیم در کنار این مقاله، مقاله کوچ کیست را نیز مطالعه فرمایید تا بیشتر با آن آشنا شوید.
چرا مدیران امروزی باید یک کوچ هم باشند؟
بهعنوان مدیر، یکی از مهمترین نقشهایی که میتوانید به عهده بگیرید، نقش کوچ یا مربی است. مدیر در سازمان مسئول به حداکثر رساندن عملکرد تیم است. یک کوچ خوب میتواند در اعضا ایجاد انگیزه کند، برای آنها الهامبخش باشد و بهترینها را در تیم خودش به نمایش بگذارد و این دقیقاً همان چیزی است که یک مدیر در نقش کوچ میتواند به آن دست یابد. سؤالی که پیش میآید این است که چرا مدیران باید زمان و تلاش خودشان را صرف کوچ تیم کنند؟ در پاسخ به این سؤال میتوان گفت تحقیقات نشان میدهد که کوچینگ منجر به تعامل بهتر، بهرهوری بالاتر و ارتقا سطح عملکردی کارکنان تیم میشود. همچنین به آنها کمک میکند تا بر چالشها غلبه کنند، به اهداف خود برسند و اعتماد به نفس خود را در کار افزایش دهند. اما آیا کوچینگ، تنها برای کارکنان و سازمان، منافع به همراه خواهد داشت؟ در مورد مدیران چطور؟ چه چیزی برای آنها مفید است؟ یک مدیر در نقش کوچ چهکارهایی را میتواند برای تیم انجام دهد؟ در ادامه به همه این سوالات پاسخ خواهیم داد.
امروزه، فرایند تغییرات بسیار سریع است و آنچه در گذشته موفق بوده، دیگر تضمینکننده موفقیت در آینده نیست. مدیران قرن بیست و یکم به سادگی همه پاسخهای درست را ندارند. برای رویارویی با این واقعیت، شرکتها و مدیران از شیوههای سنتی مدیریت فاصله گرفته و برای توسعه خود، بودجههای زیادی صرف آموزش خود میکنند. آموزشهایی که در آن مدیران بهجای استفاده از دستورالعملهای از پیش نوشته شده، تیم را راهنمایی میکنند و به اعضا میآموزند که چگونه با محیطهایی که دائماً در حال تغییر هستند، خودشان را سازگار سازند. این دقیقاً همان مفهوم مدیر در نقش کوچ است که ما در این مقاله به آن پرداختهایم.
به طور مختصر نقش مدیر در دنیای امروز، تبدیلشدن به یک مربی یا کوچ برای سازمان است و به قول معروف بهجای آن که ماهی را در دست کارکنان سازمان بگذارند، ماهیگیری را به آنها تعلیم میدهند. درحال حاضر، مفهوم ” مدیریت یا مدیر در نقش کوچ” در حال تبدیلشدن به یک مهارت جداییناپذیر از فرهنگ سازمانهای بزرگ است؛ مهارتی که مدیران موفق در همه سطوح نیاز به توسعه و بهکارگیری آن در تمام جهات دارند. یک مدیر در نقش کوچ به جای پاسخدادن، سؤال میپرسد تا خود افراد با آن درگیر شوند، به جای قضاوت از کارمندان، آنها را حمایت کرده و به جای دیکته کردن آنچه باید انجام شود، راه پیشرفت را برای آنان هموار میسازد. همانطور که کمی بالاتر گفته شد، یک مدیر در نقش کوچ ماهی را به دست افراد نمیدهد، بلکه ماهیگیری را به آنها یاد میدهد.
کوچینگ به عنوان یک تحول در فرهنگ سازمانی، دیگر فقط در به اشتراک گذاشتن آنچه میدانید، با افراد کمتجربه خلاصه نمیشود. همانطور که “سرجان ویتمور”، یک شخصیت برجسته در این زمینه، آن را تعریف کرده، کوچینگ حرفهای شامل “شکوفا کردن پتانسیل افراد برای به حداکثر رساندن عملکرد خود” است. بهترین مدیران در نقش کوچ بر هر دو بخش آن، یعنی:
- انتقال دانش
- و کمک به دیگران برای کشف آن
تسلط دارند و میتوانند هر دو را در موقعیتهای مختلف به طرز ماهرانهای انجام دهند.

در مجموعه فراکوچ، میتوانید با شرکت در دوره مدیر در نقش کوچ، کسب و کار خود را متفاوت رهبری کنید.
چگونه یک مدیر در نقش کوچ، بهترین خودش باشد؟
یک مدیر در نقش کوچ فرصتهایی دارد تا مهارتهای کوچینگ و بازخورد آن را در روابط خود با کارمندان بگنجاند، حتی در زمینههایی که فرایندها و ساختارها، آن را چالشبرانگیز میکند. یک مدیر در نقش کوچ باید در اصل به افراد کمک کند تا قدرت و استعدادهای بالقوهشان را شناسایی کنند. پس باتوجه به بهکارگیری یکسری از مهارتها که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، یک مدیر در نقش کوچ میتواند با استفاده از آنها برای سازمان بسیار مفید واقع شود.
مزایای یادگیری کوچینگ در مدیریت چیست؟
یادگیری مهارتهای رویکرد مدیر در نقش کوچ مزایای عمده زیر را در پی دارد:
- نقاط قوت مدیران را مشخص میکند
- موجب بهبود عملکرد کارکنان و ارتقا سطح سازمان میشود
- منجر به شناسایی، تقویت و پرورش استعدادهای نهفته درون سازمان میشود
- تغییرات رفتاری و بهبود روابط بین اعضا را در پی دارد
- منجر به ایجاد استراتژیهای بهتر و ایجاد تعهد و مسئولیتپذیری در بین کارمندان میشود
- به توازن میان کار و زندگی کمک میکند
چرا مهارتهای مدیر در نقش کوچ مهم است؟
مهارتهای مدیر در نقش کوچ، بخش مهمی از موفقیت یک تیم و یا سازمان است. مدیرانی که از این مهارتها استفاده میکنند، میتوانند استعدادها را پرورش دهند و آن را جزو جداییناپذیر از جعبهابزار مدیریتی خود میدانند. مهارتهای کوچینگ میتواند به مدیران کمک کند تا:
۱) روحیه تیم را تقویت کنند.
استفاده از مهارتهای مدیر در نقش کوچ میتواند علاوه بر ایجاد انگیزه در اعضای تیم، فرهنگ محل کار را بهبود بخشد و روحیه تیمی کارکنان را افزایش دهد.
۲) باعث افزایش بهرهوری شوند.
با کوچینگ مدیریت، همه اعضا وظایف خود را بهتر انجام میدهند که این موضوع اغلب میتواند باعث افزایش بهرهوری شود. شما میتوانید بهعنوان یک مدیر در نقش کوچ از مهارتهای کوچینگ برای کمک به بهبود عملکرد تیم یا سازمان استفاده کنید.
۳) دستیابی به اهداف جدید را ممکن سازند.
بخش مهمی از کوچینگ، تعیین اهداف مشخص برای تمامی اعضا است. با مهارتهایی که مدیر در نقش کوچ برای سازمان یا تیم ایفا میکند، اعضای تیم به اهداف فردی یا گروهی خود میرسند و نتیجهای مفید برای سازمان خواهند ساخت.
۴) خودشان را برای موقعیتهای بهتر آماده سازند.
بسیاری از موقعیتهای مدیریتی، به مهارتهای کوچینگ نیاز دارند و یا آن را ترجیح میدهند. توسعه این مهارتها میتواند به شما در رسیدن به موقعیتهای مدیریتی عالیتر کمک کند. همچنین میتوانید از این مهارتها برای کمک به آموزش اعضای خود برای نقشهای مهمتر یا مسئولیتهای جدید استفاده کنید.

رویکرد مدیر در نقش کوچ برای چه کسبوکارهایی مفید است؟
در کل فرقی نمیکند که چند نفر پرسنل داشته باشید؛ اگر مدیر یک مجموعه با هر تعداد پرسنل هستید، مهارتهای کوچینگ را برای ارتباط بهتر و مؤثرتر با آنها و افزایش بازدهی آنها نیاز دارید. شما چه صاحب یک بوتیک با ۳ نفر کارمند و یا یک مجموعه با ۵۰ کارمند باشید، اگر بتوانید بهدرستی آنها را کوچ کنید، به بازدهی کارتان افزوده میشود.
با شرکت در دوره مدیر در نقش کوچ، سازمان خود را متفاوت رهبری کنید!
مدیر بهعنوان کوچ به چه مهارتهایی نیاز دارد؟ ۵ مهارتی که هر کوچ باید داشته باشد.
مدیران باید همیشه در حال یادگیری و تمرین مهارتهای موردنیاز برای موفقیت در کوچینگ باشند تا به توسعه و رشد تیم کمک کنند. هر مدیر برای موفقیت در این حوزه باید به مجموعهای از مهارتهای نرم موردنیاز تسلط کافی را داشته باشد. در اینجا ما برای شما ۵ نوع مهارت نرمی که هر مدیر در نقش کوچ باید دارای آنها باشد را معرفی میکنیم.
۱) گوشدادن فعال
گوشدادن فعال، توانایی گوشدادن بادقت و درک کامل صحبتهای طرف مقابل است. هنگام کوچینگ اعضای تیم، مدیران ممکن است از گوشدادن دقیق برای بهبود روابط و ایجاد مکالمات سازندهتر در بین اعضای تیم استفاده کنند.
در رویکرد مدیر در نقش کوچ، میتوانید با پرسیدن سؤال، مهارت گوشدادن فعال را تمرین کنید. سعی کنید زمانی را برای شنیدن افکار و نظرات اعضای تیم اختصاص دهید. به عنوان مثال، هنگام تعیین اهداف و چیدن استراتژی، میتوانید از آنها بپرسید که میخواهند به چه چیزی برسند. میتوانید از این بازخورد برای ایجاد یک برنامه یا استراتژی کوچینگ فردی و مدیریتی استفاده کنید.
۲) ارتباطات
ارتباطات بخش مهمی از مهارت مدیر در نقش کوچ است. مدیران میتوانند از مهارتهای ارتباط کلامی و غیرکلامی برای کوچینگ اعضای تیم خود استفاده کنند. آنها ممکن است از ارتباطات کلامی برای توضیح مراحل انجام کار، بیان انتظارات و بحث در مورد سنجش عملکرد تیم استفاده کنند. آنها میتوانند از ارتباطات غیرکلامی مانند اشاره و تماس چشمی برای الهام بخشیدن و ایجاد انگیزه در اعضای تیم استفاده کنند.
۳) همدلی
همدلی، توانایی درک احساسات دیگران است. این مهارت بخش مهمی از ایجاد روابط مؤثر است. مدیران ممکن است از این مهارت برای ارتباط با اعضای تیم و تعیین استراتژی کوچینگ خود استفاده کنند. به عنوان مثال، اگر بهعنوان یک مدیر در نقش کوچ کار میکنید و کارمندان جدید را برای وظایف مشخص شده آموزش میدهید، درک فرایندهای یادگیری و نیازهای فردی آنها میتواند به موفقیت شما کمک کند.

۴) مهارت هدفگذاری
مهارت هدفگذاری در رویکرد مدیر در نقش کوچ، میتواند به شما کمک کند تا اعضای تیم را برای رسیدن به اهدافی خاص راهنمایی کنید. مدیران ممکن است اهدافی را برای خود، کل تیم و تکتک اعضای آن ایجاد کنند. برای توسعه این مهارت، میتوانید تعیین اهداف خاصی را تمرین کنید.
شما میتوانید در جلسات، عملکرد تیم را بهصورت شفاهی به اشتراک بگذارید، اهدافی را ایجاد کنید و تیم خود را برای موفقیت راهنمایی و کوچ کنید. بهعنوانمثال اگر یک تیم فروش را مدیریت میکنید، ممکن است هدفی برای تیم خود ایجاد کنید که ۱۰۰ کالا را در یک ماه بفروشد. میتوانید تعداد اقلامی را که تیم شما در روز میفروشد را پیگیری کنید تا ببینید آیا آنها به هدف خود میرسند یا خیر. با به اشتراک گذاشتن این هدف و دیدن پیشرفت اعضای تیم، آنها را تشویق کنید تا برای رسیدن به این هدف، برای تیم سخت تلاش کنند.
۵) حل مسئله
یکی دیگر از مهارتهایی که برای یک مدیر در نقش کوچ میتواند مؤثر باشد، مهارت حل مسئله است. مهارتهای حل مسئله میتواند به مدیران کمک کند تا برنامهها و استراتژیهای کوچینگ مؤثری را برای تیم خود اتخاذ کنند. به عنوان مثال، اگر شما یک تیم فروش را مدیریت میکنید که به سهمیه فروش خود نمیرسد، میتوانید از مهارتهای حل مسئله برای ایجاد یک راهحل سازنده استفاده کنید. شما میتوانید اهداف و وظایفی ایجاد کنید تا به تیم خود کمک کنید بر این چالش غلبه کند. برای مثال، میتوانید از هر یک از اعضای تیم بخواهید که چهار تماس اضافی در هفته برای فروش برقرار کنند. این کار میتواند فروش کلی شما را بهبود بخشد.
جمعبندی
در محیط کار امروزی که بهسرعت در حال تغییر است، مهمترین چیز برای مدیران این است که بدانند چگونه میتوانند بهعنوان یک مدیر در نقش کوچ عمل کنند، کارکنان خود را در کارشان راهنمایی کرده و از پیشرفت آنها حمایت کنند. با بهکارگیری رویکرد مدیر در نقش کوچ، مدیران میتوانند مشارکت و رضایت کارکنان را بهبود بخشند، فرهنگ یادگیری را ترویج دهند و نیروی کار مؤثرتر و ماهرتری برای سازمانها ایجاد کنند.
با استراتژیها و طرز تفکر صحیح، هر مدیری میتواند به یک کوچ موفق در سازمان تبدیل شود و به تیم خود در قالب مدیر در نقش کوچ کمک کند تا پتانسیل کامل خود را به دست آورد. با تشکر از شما که وقت خود را صرف مطالعه مقاله “مدیر در نقش کوچ” کردید. در صورت داشتن هرگونه سؤالی دررابطهبا موضوع مقاله و سایر موارد مرتبط با این حوزه، میتوانید با کارشناسان تیم فراکوچ در ارتباط باشید.
دیدگاه شما